تاكنون تحقيقات زيادي پيرامون ميدان نقشجهان انجام شده است اما پرداختن به چرايي و چگونگي شكلگيري آن، جاي كار فراواني دارد؛ اينكه چرا ابعاد ميدان نقش جهان، به اندازههاي كنوني است؟ چرا چيدمان عناصر ميدان به اين صورت است؟ فلسفة استفاده از رنگها و طرحهاي متفاوت در گوشههاي چکیده کامل
تاكنون تحقيقات زيادي پيرامون ميدان نقشجهان انجام شده است اما پرداختن به چرايي و چگونگي شكلگيري آن، جاي كار فراواني دارد؛ اينكه چرا ابعاد ميدان نقش جهان، به اندازههاي كنوني است؟ چرا چيدمان عناصر ميدان به اين صورت است؟ فلسفة استفاده از رنگها و طرحهاي متفاوت در گوشههاي مختلف ميدان چيست؟ و سؤالات بسياري كه نياز به بحث و تحقيق دارد. اين مقاله به روش توصيفي ـتحليلي و تاريخيـ تفسيري تلاش ميكند به انديشهها و انگيزههاي طراحي معماري و ساخت ميدان نقشجهان بپردازد و در اين راه، با مطالعة كتابخانهيي و اسنادي، به گردآوري اطلاعات و تحليل آنها پرداخته است. يافتهها نشان ميدهد، ميدان نقشجهان، علاوه بر دولتخانة صفوي، در قالب يك بيانية اعتقادي ـ سياسي است كه انديشههاي عرفانيـ شيعي را كه قرنها در ضمير ناخودآگاه ايرانيان نهفته بوده، نشان ميدهد. اين ميدان، تمثيلي است از شب معراج پيامبراكرم(ص) و با تداعي منزلگاههاي مختلفِ اسفار اربعه، سير و سلوك عرفاني را براي سالكان متجسم ميكند. از زمان ابنعربي به بعد و بالاخص در انديشههاي ملاصدرا، چهار منزلگاه براي اين سفر عرفاني بيان شده كه «اسفار اربعه» ناميده ميشود. يافتههاي تحقيق نشان از تناظر اين چهار سفر با چهار عنصر اصلي ميدان دارد. اين سير و سلوك، تمثيل و تجسمي است از سفر پيامبر در شب معراج كه از مكه به بيتالمقدس مشرف شدند و سپس به آسمانها رفت. محيط 1300 متري ميدان نقش جهان تمثيلي است از مسافت 1300 كيلومتري مكه تا بيتالمقدس. نقش و نگارهاي بازار قيصريه نماد زندگي روزانه و حيات دنيوي است. مسجد شيخ لطفالله حياط و شبستان ندارد و سالك با حضور در زير گنبد، تنها مظاهر حق تعالي را ميبيند. مسجد جامع عباسي نماد منزلگاه «جمع» در سلوك عرفاني است. سفر دوم با سير در مقام خفيّ و اَخفي طي ميشود و سالك از اين مقام فاني ميگردد. مرحلة سوم از سلوك كه نوعي شريعت در بطن خود دارد نيز تأييد انديشة ولايت است. در انتهاي سفر، دوباره به سردر قيصريه باز ميگردد. اما اين يك دور و تسلسل باطل نيست بلكه سالك با تجربة مراحل گذشته، به خويشتن خويش بازگشته است.
پرونده مقاله
روز دوازدهم آذرماه امسال چهل و دومين سالگرد تأسيس مجلس خبرگان اول قانون اساسي و تصويب قانون اساسي سرافراز و باشكوه جمهوري اسلامي، پس از انقلاب سال 1357 ميباشد. انقلاب اسلامي ايران با قانون اساسي خود ميخواست نظامي نوين و انساني را در دنيا عرضه كند و قامت بالابلند اسلام س چکیده کامل
روز دوازدهم آذرماه امسال چهل و دومين سالگرد تأسيس مجلس خبرگان اول قانون اساسي و تصويب قانون اساسي سرافراز و باشكوه جمهوري اسلامي، پس از انقلاب سال 1357 ميباشد. انقلاب اسلامي ايران با قانون اساسي خود ميخواست نظامي نوين و انساني را در دنيا عرضه كند و قامت بالابلند اسلام سياسي و اجتماعي و تمدن حقيقي را به رخ حكومتهاي متمدننما بكشاند، و راه علاج مستضعفين جهان و ايران و رهايي بردگان طاغوتان و شاهان را به آنان نشان دهد.
در اصول اين قانون اساسي، نظامي طراحي شده كه بر اساس اعتقاد به توحيد و نبوت و معاد و اسلامي اجتهادي و منطقي ـ نه اسطورهيي ـ بنا شود و اهدافي پيشبيني كرده بود كه نقاط مهمي از شأن انساني انسان، يعني كرامت ذاتي و آزادي خدادادي او، هدف اصلي باشد و مديران آينده اين نظام سعي تمام در ايجاد زمينة رشد فضايل اخلاقي ـ همانند اخلاق قرآني ـ و طرد استعمار و بهرهكشيهاي نظام طاغوتي (ليبرالنما و دموكراتيك) داشته باشند و در رفع تبعيض و اجراي عدالت و تأمين حقوق مردم بكوشند و با بالا بردن آگاهي و بينايي و منطق مردم، آنها را به پاسداري آزادي و حقوق ديگر انساني خود وادار كنند.
نه در هيچ كشور و ملت و نه در هيچ قانون اساسي كه در جهان امروز هست، قانون و نظامي اينچنين عالي و انساني نوشته نشده است. در اين نظام، حكومت و مديريت و ولايت بر مردم، حق كساني است كه با تقوا و پرهيزكار و بدنبال مصلحت و منافع مردم باشند نه منافع خود، و قدرت را از خدا و مردم بدانند (حكومت الهي)، و هرگاه قدرت آنان را فريب داد، بدست خبرگان در كمين، از مقام خود عزل شوند. انتخاب ولي و رهبر نه بحكم زور و تزوير كه بايد بدست خبرگان وارسته و با مراجعه به رأي مردم (جمهوريت) و حكومت مردمي باشد؛ بدين ترتيب، حكم و قانون واقعي از آنِ خدا و گزينش لايق اين حكومت الهي، حق و وظيفة خود مردم است. حكومت بر بندگان خدا، حق خداست؛ نه ارثي است و نه حزبي و استعماري يا باختيار بيگانگان، از اينرو انتخاب مجلس و دولت به رأي و انتخاب خود مردم واگذار شده تا جمهوريت عملي شود.
شايد اتفاقي نباشد كه همين روز (12 آذر) در تقويم ما روز معلولين هم تعيين شده است! گرچه منظور جامعة معلولين جهادي سرفراز ما است، اما چه ميشود كرد كه دستهيي از مردم دچار معلوليت ذاتي و فكري هستند و متأسفانه اختيار اين نظام الهي فرازمند بدست انتخاب عدهيي از همين معلولين سياسي و فكري افتاده است و ديديم كه ـ بجز يكي دو مورد ـ بر اثر شعور كوتاه و فرهنگ انتخاباتي بد اكثريت، انتخاب روِساي قواي مجريه و نمايندگان مجلس شوراي اسلامي غلط و پر اشتباه بود و صراط مستقيم اين نظام از خط ولايت زاويه گرفت. تحت تأثير قدرتطلبي منجر به خيانت و وابستگي به بيگانگان برخي مسئولين، قواي اصلي اين نظام از جاده منحرف شد تا بحّدي كه گاهي مجلس و دولتها، نه بسود نظام بلكه بكام دشمن عمل كردند و به بنيان نظام آسيب وارد آوردند و از جهت اقتصادي و مالي و رفاهي و فرهنگي و اعتقادي، صدمات بسيار به همين مردم در واقع شريف و ناآگاه زدند. شگفت آنكه دشمن و برخي نادانان يا مغرضان، اين آسيبها را به اصل نظام ميبندند و شماتت يا شكوه ميكنند.
راه درست آنست كه هر ساله يكبار ديگر در سالگرد تدوين قانون اساسي، مردم و صدا و سيما دور هم بنشينند و براي بازگشت وضع موجود اندوهبار كنوني به روزگاري كه شأن مناسب مقام انسان باشد، چاره بينديشند و آرزو و اهداف و تلاشهاي تدوينكنندگان قانون را عملي سازند.
پرونده مقاله